درخت و پرنده

لحظه ای از زندگی

درخت و پرنده

 
 
 
تو چه ساده ای و من ، چه سخت/تو پرنده ای و من ، درخت.

آسمان همیشه مال توست/ابر، زیر بال توست

من ، ولی همیشه گیر کرده ام.
 
تو به موقع می رسی و من،سال هاست دیر کرده ام.
 
***

خوش به حال تو که می پری!

راستی چرا دوست قدیمی ات _ درخت را _ با خودت نمی بری؟
 
***
فکر می کنم توی آسمان/جا برای یک درخت هست.

هیچ کس در بزرگ باغ آفتاب را روی ما نبست.

یا بیا و تکه ای از آسمان برای من بیار/یا مرا ببر توی آسمان آبی ات بکار.
 
***
خواب دیده ام دست های من آشیان تو می شود.

قطره قطره قلب کوچکم آب و دان تو می شود.

میوه ام: سیب سرخ آفتاب.

برگ های تازه ام: ورق ورق نور ناب.
 

***

خواب دیده ام شب، ستاره ها از تمام شاخه های من تاب می خورند.
 
***
من همیشه خواب دیده ام، ولی ...

راستی ، هیچ فکر کرده ای یک درخت/توی باغ آسمان
 
 چقدر دیدنی ست!

ریشه های ما اگرچه گیر کرده است

میوه های آرزو، ولی رسیدنی ست
 

ریشه های تشنه ام توی حوض خانه خدا آب می خورند.
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در شنبه 10 ارديبهشت 1391برچسب:, ساعت 16:33 توسط سارا |